معنی کشوری جزیره ای
حل جدول
باربادوس، گرنادا
کشوری جزیره ای در آفریقا
موریس
کشوری جزیره ای در دریای مدیترانه
قبرس
کشور جزیره ای
تونگا، باربادوس، مالت، مالتا.
واژه پیشنهادی
جزیره پیکو (انگلیسی: Pico Island)
کشوری جزیره ای در آب های مدیترانه
قبرس
جزیره ای در رودخانه کارون
جزیره شادی
جزیره ای در اروندرود آبادان
جزیره ارگ
جزیره ای در مجمعالجزایر گالاپاگوس
جزیره سانتیاگو
جزیره ای در کشور مونتهنگرو
جزیره اسوتی استفان
لغت نامه دهخدا
کشوری. [ک ِش ْ وَ] (ص نسبی) منسوب به کشورکه از قراء صنعای یمن می باشد. (از انساب سمعانی).
کشوری. [ک ِش ْ وَ] (ص نسبی، اِ) آنکه یا آنچه به کشور نسبت دارد. هرچیز که به کشور منسوب باشد. || مردمی که در مملکتی زیست می کنند و جزء قشون و سپاهیان نیستند. آنکه به سپاهی گری زیست نکند. مقابل لشکری. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ معین
(جَ رِ) [ع. جزیره] (اِ.) آبخوست، قطعه زمینی که گرداگرد آن را آب فرا گرفته باشد. ج. جزایر.
معادل ابجد
772